اوریانا فالاچی در کتاب جنس ضعیف نوشته ((وقتی ازم می‌خواستن از زن‌ها بنویسم بیش از هر چیزی عصبانی می‌شدم و از کوره در می‌رفتم که مگر زن‌ها در کرات دیگر زندگی می‌کنن و خود به خود آبستن می‌شن! که جداگنه برایشان باید بنویسم....))
پیش‌تر می‌خواستم از زن‌ها بنویسم اما من هم وقتی خواستم از زن‌ها بنویسم‌‌ همان حس را داشتم شاید بهانه‌ای بهتر از هشت مارس پیدا نشد. اما حالا که موقع نوشتن شده، نمی‌دانم چرا از نوشتن خالی شده‌ام. نه اینکه حرفی برای گفتن نیست. بلکه بر عکس حرف  برای نوشتن فراوان هست. اما گاهی به عنوان یک مرد خجالت می‌کشم بنویسم در دنیای مردانه ی من هنوز ته رگ‌های نگاه به جنس دوم هست.

*این متن بنا بر پاره ای از ملاحظات کوتاه شد. از همه خوانندگان پوزش می خواهم.